آکیرا کوروساوا (۱۹۱۰-۱۹۹۸) کارگردان، نویسنده و تهیهکننده ژاپنی بود. وی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین و مهمترین فیلمسازان تاریخ سینما شناخته میشود. وی در طول زندگی حرفه ای ۵۷ ساله اش، ۳۰ فیلم ساخت. اکیرا کوروساوا در ۲۳ مارس ۱۹۱۰ در حومه توکیو به دنیا آمد. او آخرین فرزند خانوادهای پرجمعیت بود، اما وقتی کوروساوا به جوانی رسید، بیشتر اعضای خانواده به زیر چنگال مرگ رفته بودند و خانواده کوچک شده بود. پدر کوروساوا مدیر دبیرستانی وابسته به ارتش ژاپن بود و با درایت و انضباطی سختگیرانه فرزندان خود را تربیت میکرد. پدر در عین حال به سینما علاقهمند بود و غالبا فرزندان خود را با خود به سینما میبرد.
سر آلفرد جوزف هیچکاک (۱۸۹۹ - ۱۹۸۰) کارگردانی بریتانیایی که فعالیت عمدهاش در ایالات متحده آمریکا بوده است. هیچکاک بیشتر در زمینه فیلمهای معمایی و دلهرهآور فعالیت داشت وی پسر دوم از سه فرزند یک سبزی فروش به اسم ویلیام هیچکاک بود و خانوادهاش به شدت کاتولیک بودند.سال ۱۹۱۵ کارش را از یک استودیوی فیلمسازی در انگلستان، با سمت طراح تیتراژ فیلم شروع کرد. او که در آلمان تحت تاثیر سبک هیجاننمایی قرار گرفته بود، در بریتانیا کارگردانی را آغاز نمود و از سال ۱۹۳۹ در ایالات متحده آمریکا به فعالیت پرداخت. در کارنامه سینمایی ۵۳ سالهاش، ۶۴ فیلم صامت و ناطق را کارگردانی نمود. آلفرد در سال ۱۹۴۰ با فیلم ربکا وارد هالیوود شد و فعالیت خویش را با تولید کننده بزرگ هالیوود به نام دیوید سلزنیک شروع کرد و بعد از ساخت ۹ فیلم با وی در فیلم طناب کارگردانی مستقل را در آمریکا اغاز کرد.او در ۱۹۵۶ تابعیت ایالات متحده آمریکا را پذیرفت.هیچکاک طی شش دهه در ساخت بیش از پنجاه فیلم شرکت داشت (از فیلمهای صامت تا فیلمهای تکنیکالر) تا به امروز به عنوان سرشناسترین و محبوبترین کارگردان فیلمهای سینمایی شناخته میشود. از فیلمهای معروف او میتوان به سرگیجه، پنجره عقبی، شمال از شمال غربی، روانی، بدنام، ربکا و پرندگان اشاره کرد.یکی از ویژگیهای بارز فیلمهای هیچکاک این است که خود او در همهٔ فیلمهایش در یک صحنه، حتی بسیار کوتاه به عنوان بازیگر حضور دارد. آلفرد هیچکاکاو از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۲ مجموعه سریالی تحت عنوان «آلفرد هیچکاک تقدیم میکند» را کارگردانی کرد که در این فیلمها او به عنوان راوی داستان در فیلم حاضر میشد.نکته مهم در مورد وی این است که وی هیچگاه به جایزه اسکار دست نیافته است. در سال ۱۹۴۰ فیلم ربکا جایزه بهترین تولیدکنندگی را از آن سلزنیک کرد و تنها ۵ فیلم وی به نامهای قایق نجات، طلسم شده، پنجره عقبی، روانی و ربکا نامزد اسکار گردید.هیچکاک درباره فیلمهای ترسناکی که ساخته میگوید:من به مانند یک فیلسوف به مردم همان چیزی را میدهم که میخواهند. آنها دوست دارند که ترس و وحشت را تجربه کنند خوب من هم همان را به آنها میدهم.
آندری آرسنیویچ تارکوفسکی (زادهٔ ۴ آوریل ۱۹۳۲ - درگذشتهٔ ۲۹ دسامبر ۱۹۸۶) کارگردان و فیلمساز برجسته روسی بود. وی پنج فیلم اول خود را در شوروی ساخت. دو فیلم آخر او به ترتیب در ایتالیا و سوئد فیلمبرداری شدند. از مشخصههای فیلمهای او میتوان به معنا گرایانه بودن، با زمینهای متافیزیکی به همراه برداشتهای بلند، نامتعارف بودن در ساختار داراماتیک و استفاده هنرمندانه از تکنیک فیلمبرداری اشاره کرد.
ارنست اینگمار برگمان (زاده ۱۴ ژوئیه ۱۹۱۸ - درگذشته ۳۰ ژوئیه ۲۰۰۷) کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیه کنندهٔ معاصر سوئدی بود. وی از برجستهترین فیلمسازان سوئد است. او نخستین فیلمش را در سال ۱۹۴۶ (بحران) ساخت. او اولین بار با فیلم لبخندهای یک شب تابستانی و کسب جایزهٔ «بهترین اثر طنز شاعرانه» توانست خود را به جهانیان اثبات کند. از دیگر فیلمهای مشهور وی میتوان به پرسونا و مهر هفتم اشاره کرد.
ستنلی کوبریک کارگردان و تهیهکنندهٔ یهودی تبار آمریکایی بود. بیشتر فیلمهای کوبریک اقتباسات ادبی هستند. فیلمهای کوبریک معمولاً جنجالی و همینطور مورد ستایش منتقدان واقع شدهاند. کوبریک به دقیق بودن و به نمایش درآوردن همه جزئیات دقیق در فیلمهایش معروف بود. به همین علت روش او در فیلمسازی کند و طولانی بوده، تا آنجا که گاهی میان دو فیلم او سالها وقفه میافتادهاست. او در طول ۴۸ سال فعالیت در حیطه کارگردانی تنها ۱۳ فیلم بلند ساخت. سبکهای گوناگون فیلمهایش و انزوای او چه در روش فیلمسازی و چه در مورد شخصیت فردی وی، او را مشهور ساختهاست. استنلی کوبریک یکی از معدود کارگردانان کمالگرا در تاریخ سینما به شمار میآید. استنلی کوبریک در سال ۱۹۲۸ در منهتن نیویورک به دنیا آمد. او اولین فرزند از خانوادهٔ چهار نفره ژاک کوبریک و همسرش گرترود بود. خواهرش باربارا در سال ۱۹۳۴ به دنیا آمد. اجداد کوبریک از مهاجران یهودی ساکن اتریش بودند. پدر او، ژاک، پزشک بود و آنها در موقع تولد استنلی در آپارتمانی در خیابان کلینتون ۲۱۶۰ در برانکس زندگی میکردند. پدرش در دوازده سالگی شطرنج را به او آموخت که در سراسر زندگیاش به عنوان یک علاقه ماندگار شد. در سیزده سالگی، پدرش به عنوان هدیه تولد یک دوربین گارفلکس به او هدیه داد که توجه استنلی جوان را به عکاسی سوق داد. در نوجوانی به موسیقی جاز علاقه پیدا کرد و مدت کمی هم به عنوان یک نوازندهٔ درام مشغول بود.در دوران دبیرستان، کوبریک با دوربین هدیه پدرش، به طور جدی به عکاسی پرداخت و به زودی به عنوان عکاس رسمی مدرسه شناخته شد. بعد از فارغالتحصیلی، عکسهای خود را برای مجلهٔ نیویورکی لوک فرستاد. پس از مدتی به بازی حرفهای شطرنج روی آورد و در همین حال فروش عکس به مجلهٔ لوک را نیز ادامه میداد، او در سال ۱۹۴۶ به عنوان یکی از خبرنگاران تمام وقت مجله شناخته شد. در شش سال فعالیت کوبریک در مجلهٔ لوک او عکسهای بسیاری از مناظر و وقایع در آمریکا گرفت. او در این سالها با «توبا متز» ازدواج کرد و به دهکدهٔ گرنویچ واقع در نیویورک نقل مکان کرد. او با دیدن فیلمهای سینمایی در نیویورک، تحت تأثیر کارگردانی قرار گرفت.
استیون آلن اسپیلبرگ (زادهٔ ۱۸ دسامبر ۱۹۴۶) کارگردان، تهیه کننده وفیلمنامه نویس آمریکایی، برنده ۳ جایزه اسکار و یکی از موفقترین کارگردانان تاریخ سینما، هم در میان منتقدان و هم در بین مردم عادی است. با این حال بعضی از منتقدین او را نمونه فیلمسازان بلکباستر (اهمیت وجه تجاری بر وجه هنری) میدانند. او از موفقترین کارگردانان سینما در زمینه تجاری محسوب میشود که با فیلمهای «آروارهها» ( ١٩٧٥)، «ای.تی» ( ١٩٨٢) و «پارک ژوراسیک» ( ١٩٩٣) رکورد فروش سینمای جهان را شکست و هریک از این فیلمها پرفروشترین فیلم دوران خود بودند. مجموع فروش فیلمهای ساخت اسپیلبرگ تاکنون به رقم چشم گیر ٨ / ٥ میلیارد دلار رسیده است و نشریه اقتصادی فوربس ثروت این فیلمساز آمریکایی را بیش از ٣ میلیارد دلار برآورد کرده است.او ابتدا فیلمهای حادثهای میساخت اما امروز او را به خاطر چالش هایش در ساخت فیلم هایی با مضامین هولوکاست، بردهداری، جنگ و تروریسم میشناسند. نخستین فیلم بلند وی دوئل نام داشت که یک فیلم جاده ای میباشد. او اکنون موفقترین کارگردان سینما در زمینه تجاری است. او کارگردان و تهیهکننده موفقترین فیلمها در گیشه سینما بوده است و کارگردانان بسیاری از او تأثیر پذیرفتهاند. در سال ۲۰۰۴ از دید مجله پریمیر و دیگر نشریات او قدرتمندترین و پرنفوذترین شخص در صنعت سینما بوده است. و در پایان قرن بیستم مجله لایف او را پرنفوذترین شخص در این زمینه شناخت.او شش بار نامزد جایزه اسکار برای بهترین کارگردانی شده که دو بار برای فیلمهای فهرست شیندلر و نجات سرباز رایان برنده آن شده است. همچنین هشت فیلم او نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم شدهاند و درحالی که تنها فیلم فهرست شیندلر برنده شده استوی در سال ۲۰۰۷ در مجلهٔ فوربز، مشهورترین مجله معرفی افراد، در لیست سالیانه قدرتمندترین شخصیتها در رده دهم قرار داشت.
استیون سودربرگ (زاده ۱۴ ژانویه ۱۹۶۳ در آتلانتا ایالت جورجیا)، کارگردان آمریکایی است که جایزه اسکار را برای فیلم قاچاق و جایزه نخل طلا جشنواره فیلم کن را برای فیلم «دروغها و نوار ویدئویی» دریافت کردهاست.او جوانترین دریافت کننده جایزه نخل است.
ویلیام الیور استون کارگردان ٬ نویسنده و تهیه کننده آمریکایی، به واسطه کارگردانی سری فیلمهایی که در مورد جنگ ویتنام ساخته شده بود به شهرت رسید و تا کنون دو بار موفق به دریافت جایزه اسکار گردیده.
برایان سینگر کار خود را با ساخت یک فیلم کوتاه به نام لانه شیر (۱۹۸۸) ساخت. سپس فیلم دست یابی را ساخت که هیچکدام فیلمهای چندان جالبی نبودند. اما بهترین فیلم و ستایش شدهترین فیلم او که شهرت جهانی به او داد فیلم مظنونین همیشگی بود. این فیلم در سال ۱۹۹۵ برنده ۲ جایزه اسکار شد. یکی بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای کوین اسپسی و یکی هم اسکار نویسندگی برای گروه نویسندگی فیلم. سپس بعد از ساخت فیلم دانش آموز ممتاز (۱۹۹۸)، او دو فیلم از سری فیلمهای اکشن مردان اکس با عنوانهای مردان ایکس (۲۰۰۰) و ایکس ۲ (۲۰۰۳) را کارگردانی کرد. سینگر در سال ۲۰۰۶ فیلم سوپرمن باز میگردد را ساخت. سپس در سال ۲۰۰۸ فیلم جنگی والکیری را ساخت که بر روی ترور هیتلر تمرکز کرده بود. همچنین او در 1 مارس 2013 فیلم سینمایی جک غول کش را ساخت.
بیلی وایلدر (۲۲ ژوئن ۱۹۰۶ - ۲۷ مارس ۲۰۰۲) کارگردان، فیلمنامهنویس، تهیه کننده و روزنامهنگار آمریکایی اتریشیتبار بود. وایلدر در مجموع ۶ بار برنده اسکار شده بود که شامل یک اسکار بهترین فیلم، دو اسکار بهترین کارگردانی و سه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی و غیر اقتباسی میباشد. وی همچنین دریافت کننده تندیس یک عمر دستاورد هنری میباشد.بیلی وایلدر متولد ۲۲ ژوئن ۱۹۰۶ در لهستان امروزی، بیش از ۵ دهه در عرصه سینما حضوری درخشان داشت و پیش از مرگ در ۲۷ مارس ۲۰۰۲ در ۹۵ سالگی، توانست ساخت ۶۰ فیلم را در کارنامه سینماییاش به ثبت برساند.وایلدر یکی از درخشانترین چهرههای فیلمسازی هالیوود در عصر طلایی محسوب میشود که ۶ بار موفق به کسب اسکار و ۱۵ بار نامزد این جایزه بود و از این لحاظ یکی از رکورداران تاریخ سینماست. وی پس از اخراج از دانشگاه وین اتریش، به روزنامهنگاری پرداخت و پس از مهاجرت به برلین، در روزنامههای محلی، مطالب ورزشی و جنایی مینوشت. توانایی وایلدر در نویسندگی، او را به سمت نگارش فیلمنامه سوق داد.
پیتر روبرت جکسون (به انگلیسی: Peter Jackson) (زاده ۳۱ اکتبر ۱۹۶۱) کارگردان، تهیهکننده، بازیگر و فیلمنامه نویس نیوزیلندی است. او بیشتر بدلیل ساخت سهگانه ارباب حلقهها اثر جان رونالد روئل تالکین برنده جایزه اسکار شناخته شدهاست. او همچنین بخاطر بازسازی فیلم کینگ کنگ در سال ۲۰۰۵ و تهیهکنندگی فیلم منطقه ۹ مورد ستایش منتقدان قرار گرفت.ییتر جکسون تاکنون موفق به کسب ۳ جایزه اسکار و ۹۳ جایزه دیگر شدهاست. همچنین او توانسته تا به حال ۹ بار نامزدی اسکار را به دست آورد. فیلم او ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه به همراه تایتانیک و بن هور رکورد دار دریافت بیشترین جایزه اسکار(۱۱ اسکار) میباشد. قسمت سوم ارباب حلقه ها تنها فیلم تاریخ سینماست که توانست در تمام رشته هایی که در آکادمی اسکار نامزد بود فاتح باشد.جکسون در ۳۱ اکتبر سال ۱۹۶۱ در پوکروآ بی یک منطقه ساحلی نزدیک شهر ولینگتون در کشور نیوزیلند به دنیا آمد. مادرش جوان کارگر یک کارخانه و خانهدار و پدرش ویلیام جکسون یک حسابدار که هردو از مهاجران انگلیسی هستند و پیتر نیز تک فرزند آنان است. او از کودکی عاشق فیلم و موسیقی رپ و با ایران هم رابطهٔ خوبی داشت بود و با فیلمهای ری هریهاوزن بزرگ شد. بعد از آنکه دوست خانوادگی جکسون به او یک دوربین فیلمبرداری ۸میلیمتری داد او شروع به ساختن فیلمهای کوتاه به همراه دوستانش کرد. جکسون از کودکی عاشق فیلم کینگ کنگ بود و حدود ۹سالگی تلاش کرد تا با مدلهایی که خود گرفته بود آن را بازسازی کند.جکسون ایده و فکر منظمی در فیلمسازی ندارد اما چیزهایی درمورد تدوین، جلوههای ویژه و مدیریت ساخت از میان آزمایش و خطاهای خودش آموختهاست. جکسون از ده سالگی بعد از دیدن ارباب حلقهها (۱۹۷۸) پی به کار جان رونالد روئل تالکین برد. یک فیلم پرهیجان از رالف بخشی که قسمتی از سهگانه فانتزی تالکین بود. او بعد از تمام شدن دوران مدرسه اش بع عنوان عکاس گراور در روزنامهای در شهر ولینگتون مشغول به کار شد و شروع به فیلمبرداری یک فیلم طولانی خوناشام کرد که درنهایت آن را نیمه کاره رها کرد.
تیموتی والتر «تیم» برتون (به انگلیسی:Timothy Walter "Tim" Burton؛ زادهٔ ۲۵ اوت ۱۹۵۸) کارگردان، تهیهکننده، نویسنده، طراح، نقاش و شاعر آمریکایی است.تیم برتون به دلیل دیدگاه متفاوت، سبک ویژه و منحصربهفرد در فیلمسازی و طراحی شخصیتهایی عجیب و متفاوت معروف شدهاست و از برجستهترین کارگردانها به شمار میرود. او تاکنون بارها برای جوایز گوناگونی از جمله گلدن گلوب و اسکار نامزد شدهاست و جوایزی را نیز دریافت کردهاست. برتون همچنین نویسنده و نقاش کتاب شعر مرگ غمانگیز پسر صدفی و قصههای دیگر که در سال ۱۹۹۷ منتشر شد و نیز کتاب طراحیهایش یعنی هنر تیم برتون که در سال ۲۰۰۹ انتشار یافت، است.تیم برتون در بربنک، کالیفرنیا زاده شد. او در کودکی به دیدن فیلمهای ترسناک و علمی–تخیلی علاقه داشت و از نوجوانی شروع به ساخت پویانماییهایی به روش استاپ موشن و فیلمهای ۸ میلیمتری سیاه و سفید کرد. بعد از دبیرستان، برای یادگرفتن فیلمسازی و انیمیشن به صورت حرفهای به موسسهٔ هنرهای کالیفرنیا رفت و سپس در استودیوی والت دیزنی مشغول به کار شد. او از سال ۱۹۸۲ تاکنون در عرصهٔ فیلمسازی فعال بودهاست.تیم برتون با فیلمهای عجیبی مثل: بیتل جوس، ادوارد دست قیچی، کابوس قبل از کریسمس، اد وود، اسلیپی هالو، عروس مرده، سوئینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت، ۹، سایههای سیاه و فیلمهای محبوب و موفقی مثل: ماجراجویی بزرگ پی وی، بتمن، بازگشت بتمن، سیارهٔ میمونها، چارلی و کارخانهٔ شکلات سازی، آلیس در سرزمین عجایب و فرنکنوینی شناخته شدهاست. او همچنین علاوه بر کارگردانی و تهیهکنندگی، نویسندهٔ داستان فیلمهای ادوارد دست قیچی، کابوس قبل از کریسمس و فرنکنوینی و طراح شخصیتهای انیمیشنهای عروس مرده و کابوس قبل از کریسمس بودهاست.برتون اغلب با تعداد خاصی از هنرمندان در آثارش همکاری میکند؛ مثل جانی دپ که از اولین همکاریشان در فیلم ادوارد دست قیچی تا به حال دوست صمیمی برتون بودهاست و در ۸ فیلم با هم همکاری کردهاند، هلنا بونهام کارتر، شریک زندگیش که در بیشتر آثار او حضور دارد و موسیقیدانی به نام دنی الفمن که برای همهٔ آثار برتون در مقام کارگردان و/ یا تهیهکننده به جز ۵ فیلم، آهنگ ساختهاست.
جان فورد (زاده ۱ فوریه ۱۸۹۴ - درگذشته ۳۱ اوت ۱۹۷۳) از کارگردانهای صاحب نام سینمای آمریکا که بخاطر ساختن فیلمهای وسترنی چون دلیجان و جویندگان و همچنین به تصویر در آوردن رمانهای کلاسیک آمریکایی چون خوشههای خشم اثر جان اشتاینبک شهرت جهانی یافتهاست. فورد با بردن چهار اسکار بهترین کارگردانی از مجموع پنج نامزدی، در این بخش رکورد دار است.
جورج والتون لوکاس (به انگلیسی: George Walton Lucas)، (متولد: ۱۴ مه ۱۹۴۴)، کارگردان، تهیهکننده و فیلمنامهنویس آمریکایی است.او بیشتر به عنوان نیروی محرکهٔ خلق مجموعه فیلمهای جنگ ستارگان شناخته میشود، فیلمهای حماسی و علمی تخیلی بسیار محبوبی که انقلابی در عصر فیلمسازی پدید آورد، بهخصوص در زمینه جلوههای ویژه، که او از پیشتازان آن به شمار میرود. لوکاس همچنین در خلق شخصیت باستانشناس و ماجراجوی سینمایی، ایندیانا جونز با استیون اسپیلبرگ همکاری کرده است. او با ۳٫۱ میلیارد دلار ثروت در سال ۲۰۱۱، یکی از پولسازترین کارگردانان و تهیهکنندگان مستقل صنعت فیلم بهشمار میرود. لوکاس در شهر مودستو ایالت کالیفرنیا به دنیا آمد، در آموزشکده مودستو و دانشگاه کالیفرنیای جنوبی به تحصیل پرداخت و به سال ۱۹۶۶ فارغالتحصیل شد. زندگی حرفهای او با فیلم دانش آموزی «تیاچایکس-۱۱۳۸» (۱۹۶۵) که جایزهای را برایش به ارمغان آورد، آغاز گشت. وی برای پخش این فیلم علمی تخیلی، در سال ۱۹۷۱ به بازبینی آن پرداخت. با پشتیبانی تهیهکننده فیلم آمریکایی فرانسیس فورد کاپولا، لوکاس، «دیوارنویسی آمریکایی» (۱۹۷۳) را ساخت، فیلمی که سعی در زنده کردن خاطرات زندگی در دهه ۱۹۶۰ میلادی را داشت.کار بعدی لوکاس، جنگ ستارگان (۱۹۷۷)، انقلابی در صنعت فیلمسازی به وجود آورد. فیلمی ماجراجویانه و علمی تخیلی که تقریباً همه استودیوهای هالیوود دست رد به آن زده بودند، داستان جنگجویان آزادیخواهی مانند لوک اسکایواکر، پرنسس لیا و هان سولو که به فرهنگ عامه راه یافت و تعریف جدیدی از سرشت صحنههای تماشایی سینما ارائه داد. پس از جنگ ستارگان، لوکاس تصمیم گرفت تا به حرفه تهیهکنندگی فیلم و نظارت بر شرکت «نور و جادوی صنعتی»[پانویس ۱] بپردازد، شرکتی که او به سال ۱۹۷۵، برای خلق جلوههای ویژه تصویری و صوتی برای فیلمها و برنامههای تلویزیونی بنیان نهاده بود.او به عنوان تهیه کننده اجرایی دو فیلم بعدی از سری جنگ ستارگان و همچنین فیلم «ویلو» (۱۹۸۸) و نیز سری محبوب فیلمهای ایندیانا جونز به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، به کار خود ادامه داد.لوکاس همچنین به ساخت و تهیه فیلمها و سریالهای تلویزیونی از جمله «شرححال ایندیانا جونز جوان» و نوشتن رمانهای تخیلی در ادامه داستان فیلم ویلو پرداخت. شرکت «لوکاسآرتز»[پانویس ۲] را برای ساخت بازیهای رایانهای افتتاح نمود و در سال ۱۹۹۶ شرکت «آموزش لوکاس»[پانویس ۳] را برای نشر محصولات چندرسانهای و آموزشی در قالب سیدی-رام، تاسیس کرد. در ۱۹۹۷، او دو فیلم قبلی خود از سری جنگ ستارگان یعنی «امپراتوری ضربه میزند» و «بازگشت جدای» را دوباره منتشر کرد، اما اینبار با بهره از جلوههای ویژه تصویری، تصاویر جدیدی را بر روی فیلمها قرار داد که پیشتر امکان ساخت آنها با تکنولوژی آنزمان وجود نداشت. سرانجام به سال ۱۹۹۹ اولین سری از سهگانه جدید جنگ ستارگان را ارائه داد و در سالهای بعدی دو فیلم دیگر این سری نیز ساخته شد. با اینحال منتقدان بسیاری، این فیلمها را نامرغوبتر و کمارزشتر از سهگانه پیشین دانستند.
جیمز فرانسیس کامرون (زاده ۱۶ اوت ۱۹۵۴) کارگردان آمریکایی اهل کانادا است که بیشتر فیلمهای مهیج و تخیلی میسازد.او در شهر کوچکی به نام کپوس کیسینگ در حومه انتاریو کانادا، نزدیک آبشار نیاگارا، به دنیا آمد. در پانزده سالگی همزمان با تحصیلات متوسطه فیلم یک ادیسه فضایی (استنلی کوبریک) را دید و به سینما علاقهمند شد. خودش در این باره گفتهاست: «با دیدن این فیلم به فیلمسازی علاقهمند شدم. نمیتوانستم تصور کنم که کوبریک چگونه این کارها را انجام دادهاست. مایل بودم آنچه را او انجام داده بود فرا بگیرم. چارهای نبود جز اینکه دوربین سوپر هشت پدرم را قرض بگیرم و سعی کنم با سرعتهای مختلف از اشیای دور و اطرافم فیلمبرداری کنم، و بعد نتیجه را روی پرده ببینم. او یک بار در زمانی که مسئول جابجایی غذای مدارس بود به سینما میرود و فیلم جنگ ستارگان را میبیندو زمانی که بیرون میآید به دوست خود میگوید:باید این فیلم را من میساختم.» در ایام نوجوانی خانوادهاش به دهکده ارنج در جنوب کالیفرنیا نقل مکان کرد، و چندی بعد با خواندن کتابی درباره فیلمنامه نویسی با همکاری یکی از دوستانش یک فیلمنامه ده دقیقهای نوشت، و آن را به طریقه ۳۵ میلی متری فیلمبرداری کرد. کامرون با این فیلم در رشتههای جلوههای ویژه، تمهیدات سینمایی و شیشه شفاف دست به آزمایش و تجربه زد. خودش گفتهاست: «به کتابخانه USC رفتم و هر چه مربوط به تکنولوژی فیلم بود پیدا کردم و خواندم. از صفحات کپی میگرفتم و از صفحات دیگر یادداشت برمی داشتم. در تکنولوژی سینما مجانی فارغ التحصیل شدم. در دانشکده ثبت نام نکرده بودم، بلکه تمام اوقات در کتابخانه بودم. معمولاً کوهی از کاغذ و پوشه در کنارم بود تا بیاموزم که جلوههای ویژه چگونه انجام میشوند.»کامرون پس از پایان تحصیلات به هالیوود رفت و در دهه هشتاد به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردانی فن آور شناخته شد.کامرون مانند بسیاری از کارگردانهای آمریکایی فعالیت خود را از کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» که متعلق به کارگردان آمریکایی راجر کورمن بود، آغاز کرد. کورمن به دلیل مشکلات فراوان که با صاحبان پر قدرت استودیوها، انجمن تولید کنندگان و انجمن پخش و توزیع فیلم در آمریکا داشت، کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» را تأسیس کرده بود و هم به تهیه فیلمهای تجاری پرفروش میپرداخت، و هم امکان تهیه فیلمهای هنری فیلم سازان اروپایی مثل فرانسو تروفو، فدریکو فلینی و اینگمار برگمن را فراهم کرد.جنگ فراسوی ستارگان نخستین فیلمی بو که کامرون در آن به عنوان طراح و سازنده صحنهها از خود ابتکار عمل نشان داد، و در به تصویر کشیدن فیلمنامهای که جان سی لز با الهام از فیلم هفت سامورایی نوشه بود قدرت استعداد و خلاقیت خود را به کار گرفت. کهکشان وحشت و فرار از نیویورک(۱۹۸۱) فیلمهای دیگری هسنتد که کامرون در برنامه ریزی تولید و مسئولیت جلوههای ویژه آنها همکاری داشت. در چنین موقعیتی راجر کورمن فرصتی طلایی برای کامرون فراهم کرد تا نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۸۱ به نام پیرانا ۲: تخم ریزی کارگردانی کند. قسمت اول این فیلم جان سی لز و جودانته با الهام از آروارهها (فیلمی از استیون اسپیلبرگ) نوشته و ساخته بودند. پیرانا ۲ فیلمی با ساختار سینمایی ضعیف بود و در نمایش عمومی از جهت تجاری با شکست رو به رو شد.
جوزپه تورناتوره (به ایتالیایی: Giuseppe Tornatore) (زاده ۲۷ مه ۱۹۵۶، سیسیل) کارگردان سرشناس ایتالیایی است.آغاز شهرت تورناتوره، با فیلم سینما پارادیزو بود که توانست جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان را بدست آورد. از فیلمهای بعدی وی، میتوان یک تشریفات ساده، افسانه ۱۹۰۰، ستاره ساز و مالنا را نام برد.
سِر چارلز اسپنسر چاپلین (۱۶ آوریل ۱۸۸۹ - ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷) یکی از مشهورترین بازیگران و کارگردانان و همچنین آهنگساز برجستهٔ هالیوود و برندهٔ جایزه اسکار است. بیشتر فیلمهای او کمدی و صامت هستند.چاپلین در زمینه سینما بیش از ۶۵ سال فعالیت کرد که شروع فعالیتهای وی از سالن ویکتوریا انگلستان به عنوان پسربچهای آغاز شد و تا سن ۸۸ سالگی ادامه یافت. وی در سال ۱۹۱۹ همراه با تعدادی از دوستان سینمایی خود اتحادیه سینماگران را تاسیس کرد.چاپلین یکی از محبوب ترین و بزرگترین هنرمندان قرن بیستم میلادی و تاریخ سینما است. چاپلین خود ادعا میکرد که در سال ۱۸۸۹ در محلهای در جنوب لندن متولد شدهاست. یعنی تنها چهار روز پیش از تولد هیتلر که چاپلین وی را در دیکتاتور بزرگ مورد تمسخر قرار داد. اما سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا٬ فرانسه و آمریکا که در مورد وی تحقیق کردهاند تاکنون به مدرک دقیقی مبنی بر مکان و زمان تولد وی دست نیافتهاند. خانواده چاپلین بیش از ۴۰ سال پس از مرگ وی نامهای در کشویی قفل شده پیدا کردند که در آن اشاره شده بود که چاپلین در کمپ کولیها در اسمسویک در نزدیکی بیرمنگام متولد شدهاست. این نامه در اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط جک هیل به چاپلین فرستاده شدهاست. در این نامه گفته شدهاست که عمه او یک ملکه کولی بودهاست و او در کاروان عمهاش متولد شدهاست.پلیس فدرال آمریکا یا اف بی آی معتقد بود چارلی چاپلین در واقع یک یهودی روس با نام اصلی اسرائیل تورنشتین بودهاست. از سوی دیگر اسکاتلندیارد با ارائه اطلاعاتی از سوی یک منبع اظهار کرد که ممکن است وی در فرانسه متولد شده باشد. اما اداره اطلاعات بریتانیا هیچگاه نتوانست مدارک تولد مربوط به چنین شخصی را پیدا کند و با وجود تحقیقات وسیع، هیچ نوعی مدارک و شواهدی در جهت اثبات این ادعاها پیدا نکرد. قدیمی ترین مدرکی که از وی پیدا شدهاست، گذرنامهای است که در سال ۱۹۲۰ صادر شدهاست
دارن س. آرونوفسکی (به انگلیسی: Darren S. Aronofsky) (زاده ۱۲ فوریه ۱۹۶۹) کارگردان، نویسنده و تهیه کننده آمریکایی است. تحصیلات خود را در دانشگاه هاروارد و انستیتوی فیلمسازی آمریکا با دو رشته فیلم سازی زنده و نظریه فیلم پویانمایی به اتمام رساند. همانجا بود که او با همکار طولانی مدتش، متیو لیباتیک آشنا شد. او جوایز متعددی بعد از عرضه فیلمِ پایان نامه اش به نام "جاروکردن سوپرمارکت"[۱]، با حضور شان گالت بدست آورد و همان فیلم زمینه حضور او در دور نهایی جشنواره ملی جوایز آکادمی دانش آموزان را فراهم کرد.
دیوید فینچر (به انگلیسی: David Fincher) (زاده ۲۸ اوت ۱۹۶۲)، فیلمساز آمریکایی است که بخاطر سبک تریلرهای سیاهش مانند هفت، بازی، باشگاه مشت زنی و زودیاک معروف است. فینچر دو نامزدی اسکار بهترین کارگردانی و دو نامزدی گلدن گلوب بهترین کارگردانی برای فیلمهای سرگذشت غریب بنجامین باتن و شبکه اجتماعی را در کارنامه هنری خود دارد که برای فیلم شبکه اجتماعی، گلدن گلوب بهترین کارگردانی را دریافت نمود. دیوید فینچر در دنور از ایالت کلرادو به دنیا آمد و مادرش کلر و پدرش جک نام دارند. وقتی وی دو ساله بود، به همراه خانوادهاش به کالیفرنیا نقل مکان کردند یعنی جایی که فینچر در آنجا فارغ التحصیل شد. او با دیدن فیلم بوچ کسیدی و ساندنس کید به فیلمسازی علاقه پیدا کرد و در ۸ سالگی شروع به فیلمبرداری با دوربین هشت میلیمتری خود نمود. او تاکنون برای شرکتهای بزرگی فیلم تبلیغاتی درست کردهاست. اشاره کرد. فینچر کارگردانی ویدئوکلیپ را با آثاری از مدونا آغاز کرد و بعدها ویدئوکلیپهای خوانندگان و گروههای مشهوری چون ایروسمیث، رولینگ استونز، اوت فیلد و مارک نافلر را ساخت.
سر دیوید لین (به انگلیسی: Sir David Lean) (زاده ۲۵ مارس ۱۹۰۸ - درگذشته ۱۶ آوریل ۱۹۹۱) کارگردان انگلیسی که نامش بخاطر صحنههای بزرگ نمایشی مانند لورنس عربستان (برندهٔ اسکار ۱۹۶۲)، پل رودخانه کوای (برندهٔ اسکار ۱۹۵۷) و دکتر ژیواگو به خاطر سپرده خواهد شد.
دیوید کیت لینچ (به انگلیسی: David Keith Lynch) (زاده ۲۰ ژانویه ۱۹۴۶ در ایالت مونتانا) کارگردان معاصر آمریکایی است. اگر چه فیلمهای لینچ موفقیت بزرگی در گیشه کسب نکردهاند، ولی همیشه محبوب منتقدان و فیلمدوستان بودهاست. در سال ۲۰۰۳ در نظر سنجی که از منتقدان فیلم در سراسر دنیا توسط روزنامه گاردین انجام شد، دیوید لینچ به عنوان بزرگترین فیلمساز زنده دنیا برگزیده شد.فیلمهای وی پر است از نمادهای سورئالیستی، سکانسهای رویاگونه و نظایر آن. وی در نقاشی و مجسمهسازی نیز آثاری دارد.
راینر ورنر فاسبیندر در ۳۱ مه ۱۹۴۵ در شهر باد وریسهوفن از شهرهای ایالت بایرن بهدنیا آمد. او تنها فرزند پدری پزشک به نام هلموت و مادری مترجم به اسم لایزولاته بود. فاسبیندر شش ساله بود که پدر و مادرش از هم جدا شدند و به این ترتیب وی مدتی نزد مادرش زندگی کرد. فاسبیندر در شهر مونیخ به دبیرستان رفت. شانزده ساله بود که تحصیل در دبیرستان را رها کرد و دو سال در دفتر پدرش کار کرد. در سالهای پایانی دههٔ پنجاه مدام به سینما میرفت و همزمان با شرکت در کلاسهای آموزش بازیگری، نخستین فیلمهای کوتاهش را بهنامهای خیابانگرد در سال ۱۹۶۵ و هرج و مرج کوچک در سال ۱۹۶۶ ساخت.
فاسبیندر در اواخر عمرش به طرز روزافزونی به الکل و مخدر روی آورد و سرانجام در تاریخ ۱۰ ژوئن ۱۹۸۲ و در ۳۷ سالگی درگذشت.
رومن ریمون پولانسکی (زاده ۱۸ اوت ۱۹۳۳) کارگردان و بازیگر فرانسوی لهستانی برندهٔ جایزهٔ اسکار است. وی در پاریس از پدری لهستانی و مادری روسی زاده شد و در چهار سالگی همراه والدین و خواهر ناتنی خود، آنت، به کراکوف لهستان مهاجرت کرد. وی تنها عضو خانواده پولانسکی است که توانسته از بازداشت و تبعید اجباری یهودیان بگریزد. مادر پولانسکی در اردوگاه آشویتس جان خود را از دست داد و وی دوران کودکی سختی را در گتو کراکوف ، آوارگی، زندگی و کار در خانوادههای روستایی سپری کرد. بخشی از شهرت او که کارگردان فیلمهای مشهوری چون بچهٔ رزماری (۱۹۶۸) و محلهٔ چینیها (۱۹۷۴) است، به زندگی عجیب و غریبش برمیگردد. در سال ۱۹۶۹ چارلز منسون و پیروانش همسر او شارون تیت را به قتل رساندند. در آن زمان رومن پلانسکی در آمریکا نبود و در انگلستان مشغول کارگردانی فیلمی بود که به علت قتل شارون تیت هرگز ساخته نشد. در دادگاه مانسون و همدستانش به حبس ابد محکوم شدند. با اقامهٔ دعوایی علیه او به اتهام برقراری رابطهٔ جنسی با فردی نابالغ، به فرانسه گریخت. او در سال ۲۰۰۲ به خاطر فیلم پیانیست جایزهٔ اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد. پولانسکی در سال ۱۹۵۸ با هنرپیشهٔ لهستانی باربارا کویاتکووسکا، در سال ۱۹۶۸ با هنرپیشهٔ آمریکایی شارون تیت و در سال ۱۹۸۹ با هنرپیشهٔ فرانسوی امانوئل سنیه ازدواج کرد و از ازدواج آخر خود دو فرزند به نامهای مورگان و الویس دارد.
ریدلی اسکات (به انگلیسی: Sir Ridley Scott) (زادهٔ ۳۰ نوامبر ۱۹۳۷) کارگردان انگلیسی است. وی تاکنون سه بار برای فیلمهای گلادیاتور، تلما و لوییز و سقوط شاهین سیاه نامزد جایزه اسکار بهترین کارگردانی شده است.
سرجیو لئونه (به ایتالیایی: Sergio Leono) (۳ ژانویه ۱۹۲۹ - ۳۰ آوریل ۱۹۸۹) کارگردان ایتالیایی، در رم به دنیا آمد. او فرزند کارگردان ایتالیایی روبرتو روبرتی (به انگلیسی: Roberto Roberti) (با نام اصلی "وینچنزو لئونه") و بازیگر سینما بیس والرین (به انگلیسی: Bice Valerian)(با نام اصلی "ادویچ والکرنگی") است . کودکی و نوجوانی لئونه همزمان با ظهور فاشیسم و جنگ جهانی دوم بود که البته برای خانوادهٔ او که اهل هنر و سینما بودند روزگار سختی بوده است. در دههٔ پنجاه میلادی او کار خود در سینما را با دستیار کارگردانی و فیلمنامهنویسی شروع کرد و بعد از یک دهه در سال ۱۹۶۱ میلادی پس از ساخت دو فیلم ناتمام توانست اولین فیلم خود (کلاسیوس از ژود) را بسازد. سه سال پس از ساخت این فیلم لئونه شروع به ساخت سهگانه معروف خود در گونهٔ وسترن با هنرنمایی کلینت ایستوود کرد که هر سه فیلم در زمان اکران خود پرفروشترین فیلم شدند. با ساخت سهگانه لئونه روح تازهای به گونهٔ وسترن دمیده شد و زیرگونهٔ تازهای تحت عنوان وسترن اسپاگتی به وجود آمد. او از سال ۱۹۶۸ تا سال ۱۹۷۳ سه فیلم وسترن دیگر ساخت و بعد از آن تا سال ۱۹۸۴ که آخرین فیلم خود روزی روزگاری در آمریکا را کارگردانی کرد فیلم دیگری نساخت .لئونه بعد از ساخت فیلم روزی روزگاری در آمریکا مشغول تحقیق و پیش تولید فیلمی دربارهٔ نبرد لنینگراد در جنگ جهانی دوم بود که با مرگ او بر اثر سکتهٔ قلبی در سال ۱۹۸۹ در رم این پروژه به انجام نرسید.
فدریکو فلینی (به ایتالیایی: Federico Fellini) (زادروز: بیستم ژانویه۱۹۲۰ -درگذشت سی و یکم اکتبر ۱۹۹۳) فیلمنامه نویس و کارگردان ایتالیایی است. وی یکی از نامداران سینمای ایتالیا است که برای شیوهٔ ویژهاش در آمیزش انگارههای رویاگون و فراهنگام بارز شده است. ارجمندترین فیلم او، هشت و نیم با بازی مارچلو ماستریانی است. «هشت و نیم» برنده دو جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی و بهترین بازیگردانی در سال ۱۹۶۳ شد. فدریکو فلینی در سال ۱۹۲۰ در خانوادهای متوسط در ری مینی Rimini زاده شد.پدرش اوربانو فلینی Urbano Fellini فروشندهٔ دوره گرد وکلی فروش بود و مادرش آیدا باربیانی Ida Barbiani زنی بود خانواده دوست و خانه دار.[۶] فدریکو از هنگام کودکی شیفتهٔ بازیگرانی بود که در نمایش بازیها vaudeville و سیرکها هنرنمایی میکردند. در آینده، یادهای این خاطرات بر فیلم هایش تاثیر بسیار گذاشت. همچنین آموزش او در دبستان دینی کاتولیک از دیگر موثرها براو بود که به فیلم هایش هوایی خرده گیر از کلیسا و با این همه احساسی سرشار از معنویت spiritual می بخشیددر بارهٔ ری مینی فلینی نوشتهاند: "ری مینی آب وهوای عجیبی دارد باد و بوران و مه و بارانهای ناگهانی از ویژگیهای آب و هوای آنجاست. مردمش خرافاتی و متعصب هستند با آداب و رسومی عجیب، و تشریفات و سنن مذهبی با شکوه که فراوان در آنجا اجرا میشود... علاوه بر اینها شهر دارای حالتی بسیار اسرار آمیز است . همه جای شهر علایم تاریخ بیزانتن به چشم میخورد. و آنسوی آبها، سواحل ابری، دریای مرموز و خانههای سنگی واقع شده است. و آنها که بیوگرافی فلینی را مینویسند جوان کنجکاو جستجو گری را به ما می شناسانند که در امتداد ساحل قدم میزند - در میخانهها شراب می نوشد - و ساعتها در ایستگاه راه آهن مسافرین را به نظاره می نشیند- گاهی برای مجلات کاریکاتور میکشد - زمانی دلقک سیرک میشود و هر از گاه داستانهای بی شرمانه را در مجلات به چاپ می رساند." وی پس از زمانی کوتاه که به گزارشگری تبه کاریهای شهر میپرداخت. در ششم فوریه ۱۹۳۸ نخستین کاریکاتور خویش را در روزنامهٔ دومینیکا دل کوریه Domenica del Corrier به چاپ رساند.در همان سال از زادگاهش به سوی فلورانس و رم رهسپار میشود.
فرانسیس فورد کوپولا (به انگلیسی: Francis Ford Coppola) (۷ آوریل ۱۹۳۹، دیترویت، میشیگان) یکی از مشهورترین کارگردانان و تهیهکنندگان آمریکایی ایتالیاییتبار سینمای هالیوود است. او به جز کارگردانی، فیلمنامه مینویسد، شراب تجارت میکند، مجله چاپ میکند و صاحب هتل نیز هست. او را بیشتر به خاطر ساخت سهگانه پدرخوانده میشناسند. وی برنده پنج اسکار شامل یک اسکار بهترین فیلم، یک اسکار بهترین کارگردانی و سه اسکار بهترین فیلمنامه شدهاست. کوپولا همچنین برنده چهار گلدن گلوب و دو نخل طلا کن شدهاست. کوپولا در ۱۹۳۹ در دیترویت به دنیا آمد اما کودکی و نوجوانی خود را در نیویورک همراه با خانواده آمریکایی ایتالیایی خود گذراند. پدرش کارمینه کوپولا آهنگساز و موسیقیدان درارکستری شهرشان (دیترویت)فلوت میزد و مادرش بازیگر بود. او کودکی سختی را به خاطر فلج اطفال پشت سر گذاشت. او مدرک خود را در ادبیات نمایشی از دانشگاه هوفسترا اخد نمود و سپس به دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس به تحصیل فیلمسازی پرداخت. او کار خود را در سینما با دستیاری راجر کورمن شروع کرد و در چند فیلم به عناوین مختلف او را یاری کرد. او ابتدا اولین فیلمنامهٔ خود را با نام ۰پیلما. پیلما)نوشت و در سال ۱۹۶۳ اولین فیلم خود را ساخت و در چهار سال بعد از آن مشغول فیلمنامه نوشتن شد او توانست درسال ۱۹۶۶ برنده اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شود. در سال ۱۹۶۶ کمپانی مستقل فیلم زئوتروپ را همراه با جورج لوکاس تأسیس کرد. اولین فیلم این کمپانی به کارگردانی جورج لوکاس و تهیهکنندگی کوپولا بود. دومین فیلمی که به این صورت تهیه شد توانست در پنج رشته جایزه اسکار نامزد شود که یکی از این نامزدیها جایزه بهترین فیلم بود. تکه کلام پدر خوانده همچنین تکه کلام دون کرلئونه در فیلم پدر خوانده ۱ سبب شد که کانگسترها و مافیاییهای آمریکا از تکه کلام (پیشنهادی میدم که نتونه رد کنه)استقبال فراوانی کردند و یکی از تکه کلامهای رایج انها بود
کریستوفر نولان (به انگلیسی: Christopher Nolan) (متولد ۳۰ ژوئیه ۱۹۷۰) کارگردان، نویسنده و تهیهکننده فیلم انگلیسی-آمریکایی است. نولان تا کنون سه نامزدی اسکار شامل یک اسکار بهترین فیلم و دو اسکار بهترین فیلمنامه را دریافت کرده است، از فیلمهای او میتوان به ممنتو، بی خوابی، بتمن آغاز میکند، حیثیت، شوالیه تاریکی، سرآغاز و شوالیه تاریکی برمی خیزد اشاره کرد. نولان اولین فیلم بلندش به نام تعقیب را در ۱۹۹۸ ساخت و نویسندگی و کارگردانی و تهیه کنندگیاش را به عهده گرفت.نولان در سال ۲۰۰۰ فیلم ممنتو را ساخت. در این فیلم گای پیرس بازی کرد و چهار و نیم میلیون دلار بودجه در نظر گرفت. این فیلم نامزد دو اسکار از جمله اسکار بهترین فیلمنامه برای نولان شد.ممنتو یکی از برترین فیلم های این دهه و تاریخ سینما است . تحسین تماشاگران و منتقدان را پس از اکران در بر داشت.در این فیلم ساختار غیر خطی داستان فیلم را از اخر به اول روایت میکند!یعنی سکانس اول فیلم در اصل سکانس اخر داستان است که در اول فیلم مشاهده میکنیم!گویی فیلمهای کریستوفر رفته رفته پخته تر میشدند. نولان در فیلم بعدی اش ( بیخوابی) از آل پاچینو استفاده کرد و با یک سناریو جذاب و ۴۶ میلیون دلار آن را به پرده سینماها برد.در ۲۰۰۴ نولان قصد ساخت فیلمی با جیم کری را داشت و آن موقع فیلم نامهای هم نوشته بود اما چون اسکورسیزی به موازات او فیلم هوانورد را میساخت نولان این فیلم را کنسل کرد.فیلم بعدی نولان پنجمین بتمن تاریخ بود. بتمن آغاز میکند بعد از شکست تجاری فجیع فیلم بتمن و رابین روی پردهها آمد و نولان این بار نقاب بتمن را به کریستین بیل داد. با بودجه ۱۵۰ میلیون دلار اکران شد و به خوبی فروش کرد. این فیلم نامزد یک اسکار شد.این فیلم قواعد ژانر قهرمانی را از هم جدا کرد و قواعدی جدید برای این ژانر لحاظ کرد.این فیلم مورد تحسین کامل تماشاگران و منتقدین قرار گرفت.
کلینتون (کلینت) ایستوود جونیور (زاده ۳۱ مه ۱۹۳۰) بازیگر، کارگردان و تهیهکننده آمریکایی برنده چهار جایزه اسکار شامل دو اسکار بهترین فیلم و دو اسکار بهترین کارگردانی میباشد.از معروفترین ساختههای او می توان به نامههایی از ایوجیما، پرچمهای پدران ما، دختر میلیون دلاری و نابخشوده اشاره کرد. از خصوصیات کارهای او این است که در اکثر مواقع کار تهیه کنندگی و موسیقی بر عهده خود اوست. ایستوود در سان فرانسیسکو (در کالیفرنیا) به دنیا آمد. پدر او سنیور کلینت ایستوود و مادرش مارگارت راث رانر نام دارند.او در ابتدا بین سالهای ۱۹۵۵ تا ۱۹۷۷ تقریباً فقط به عنوان بازیگر در فیلمها ظاهر می شد. مهمترین نقشهای او نقش کابوی بدون نام سه گانهٔ سرجولیونه (به خصوص مشهورترین آنها: خوب بد زشت) و نقش هری در سری فیلمهای هری کثیف است.در سمت کارگردانی فیلمهای فوقالعادهای ساخته است که هر کدام بیانگر حقایقی تلخ از دنیای بدون نقص اطراف ما میباشد. فیلم نابخشوده (۱۹۹۲) برای او اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را به ارمغان آورد. بعد از نابخشوده چند فیلم جنایی دیگر ساخت که در مقایسه با نابخشوده البته، فیلمهای ضعیفی بودند. تا اینکه در سال ۲۰۰۳ رود میستیک را می سازد که در آن بازیگرانی چون شان پن و تیم رابینز حضور داشتند و جوایزی از جمله اسکار نیز برای این فیلم مهم دریافت کردهاند. خود او نیز نامزد بهترین کارگردانی شد. سال بعد از موفقیت رود میستیک، فیلم تاثیرگذار دختر میلیون دلاری را می سازد و برای بار دوم بعد از نابخشوده، اسکار بهترین کارگردانی و فیلم را کسب می کند. در سال ۲۰۰۶ دوگانهٔ جنگی دربارهٔ جنگ جهانی دوم بین آمریکا و ژاپن با نامهای پرچمهای پدران ما و نامههایی از ایوجیمارا می سازد که هردو از سوی بسیاری از منتقدین بهترین فیلمهای سال معرفی می شوند.نامههایی از ایوجیما توانست در جوایز اسکار نامزد 4 جایزه (از جمله بهترین فیلم و کارگردانی) بشود هر چند که در مقابل فیلم رفتگان از مارتین اسکورسیزی باخت. در ۲۰۰۸ دو فیلم مهم می سازد. یکی بچهٔ جایگزین (با بازی آنجلینا جولی که برای بازی در این فیلم نامزد جایزهٔ اسکار شد) و یکی گرن تورینو، که برای آن جایزهٔ دست آورد یک عمر را گرفت. در ۲۰۰۹ ایستوود برای بار چندم، از مورگان فریمن در فیلم شکستناپذیرش استفاده میکند که نامزد دو اسکار شد ولی هیچ یک را بدست نیاورد.آنچه همواره در فیلمهای وی قابل احساس است، تلخی بیش از حد ولی صادق فیلمهای اوست که به بحرانهای دنیای اطراف ما می پردازد. از جمله جنگ و پیامدهای اشتباه آن، تجاوز، معلولیت و تبعیض نژاد...
مجموعه فیلمهای کنجی میزوگوچی
کوئِنتین جِروم تارانتینو (به انگلیسی: Quentin Jerome Tarantino)، (زاده ۲۷ مارس ۱۹۶۳ در ناکسویل، تنسی)، کارگردان، هنرپیشه و فیلمنامهنویس آمریکایی است که برندهٔ جایزهٔ نخل طلایی بهترین کارگردان، هنرپیشه و همچنین برندهٔ جایزهٔ اسکار بهترین فیلمنامهنویس میباشد. وی در ابتدای دههٔ ۹۰ با ساخت فیلمهایی با ساختار غیرخطی و پست مدرن و به تصویر کشیدن خشونت تصنعی، به شهرت رسید.برای شناخت سینمای تارانتینو باید به دو نکته اساسی که بنیانهای زیبایی شناسی فیلمهای او عملاً از آنها ریشه میگیرد، توجه کرد؛ اول خصلتهای دورهای که فیلمهای او در آن ساخته و اکران شدهاند و دوم زندگی او. به طور کلی سینمای تارانتینو رانقطه تقاطع دو خط می دانند؛ اولی خط فیلم نوآر کلاسیک و دومی خط فیلمهای جریان ساز داستانی و عامه پسند.
مارتین اسکورسیزی (به انگلیسی: Martin Scorsese)، کارگردان، فیلمنامه نویس، تهیه کننده، بازیگر و تاریخ دان ایتالیایی-آمریکایی فیلم و سینما است. این کارگردان شهیر سینمای آمریکا، عنوان دار تمامی جوایز معتبر سینمایی دنیا جایزه اسکار، جایزه گلدن گلوب، جایزه بافتا، جایزه انجمن اتحادیه کارگردانان آمریکا و البته جشنواره کن،جشنواره فیلم ونیز و انجمنهای مهم مختلف منتقدین آمریکا و جهان و همچنین معروف ترین جایزه تلویزیونی آمریکا جایزه امی میباشد.در بسیاری از رده بندیهای سینمایی اسکورسیزی را به عنوان بهترین کارگردان زنده و معاصر دنیا پس از جنگ جهانی دوم و یکی از سه کارگردان برتر تاریخ سینما میدانند. کارگردانی که پس از گذشت نزدیک به ۵ دهه، همچنیان نامی بزرگ، مطرح و مهم در عرصه کارگردانی سینما میباشد که اکران هر فیلم جدیدش را اتفاق مهم سینمایی دانسته و به وفور مورد ستایش منتقدین واقع میشود.اسکورسیزی همچنین رییس بنیاد جهانی حفاظت و نگهداری از فیلمهای قدیمی هم میباشد. مضامین معرف فیلمهای اسکورسیزی حول و محور شخصیتهای ایتالیایی و ایرلندی در جامعه آمریکا میچرخد که موضوعات اصلی فیلمهای او را درباره جنایت، مسخ انسانها، گناه و در نهایت رستگاری و همچنین خشونت خاص جامعه آمریکایی تشکیل میدهند. اسکورسیزی همچنین به کارگردان فیلمهای خشن و خونی معروف شدهاست که ممکن هست زیر تیغ سانسور بعضی از صحنههای فیلم در اکران یا نمایش تلویزیون قیچی و حذف بشود. شاید به همین علت هم هست که سالها جایزه اسکار نیز جدا از نیش تند سینمای انتقادی اش از او دریغ میشدهاست. گستردگی و قدرت دانش سینمایی اسکورسیزی را که وی را به دایرت المعارف متحرک سینمایی تشبیه کردهاند همیشه ستودهاند و او را از مهمترین فیلمسازهای آمریکایی در سطح دنیا میدانند که عشق و علاقه فراوان و به گفته بعضیها دیوانه وارش به سینما را همه از آن خبر دارند تا جایی که کسی نیست که نداند سینما مترادف هست با نام یکی از مهمترین عشاقش یعنی مارتین اسکورسیزی.او را با فیلمهای ماندگارش، خیابانهای پایین شهر، راننده تاکسی، گاو خشمگین، رفقای خوب و البته دوستی و همکاری متناوبش با بازیگر بزرگ سینما، رابرت دنیرو میشناسند. اسکورسیزی اسکار کارگردانی اش را برای فیلم موفق رفتگان به دست آورد.نکته جالب توجه در مورد رکورد منحصر به فرد او اینکه، از ۵ فیلم اسکورسیزی از سال ۲۰۰۰ به بعد کارگردانی کردهاست، ۴ فیلم کاندید بهترین فیلم و کارگردانی سال در مراسم جایزه بافتا، جایزه گلدن گلوب و جایزه اسکار شدند! و در این بین جایزه اسکار بهترین کارگردانی را برای رفتگان و جایزه گلدن گلوب بهترین کارگردانی را برای سه فیلم دار و دستههای نیویورکی و رفتگان و هوگو دریافت کردهاست.
مایکل کنِت مان (به انگلیسی: Michael Kenneth Mann) کارگردان، فیلمنامه نویس و تهیه کننده آمریکایی متولد پنج فوریه سال ۱۹۴۳ است. او بارها نامزد دریافت جایزه از جشنواره های بین المللی شده است که شامل جایزه آکادمی بفتا، جشنواره فیلم کن و آکادمی علوم و هنرهای تصاویر متحرک می شود. او دو بار در سالهای ۱۹۹۷ (۷۲امین سالگرد) و ۱۹۹۹ (۷۷امین سالگرد) جشن مراسم اسکار را تهیه کرده است. مجله «توتال فیلم» او را در میان ۱۰۰ کارگردان برتر دنیا در جایگاه بیست وهشتم قرار داده است.[۱] و مجله «تصویر و صدا» در رتبه پنجم از میان ۱۰ کارگردان برتر ۲۵ سال اخیر قرار داده است. هفته نامه «اینترتینمنت ویکلی» مایکل مان را در رده هشتم از میان فهرست ۲۵ کارگردان فعال دنیا قرار داده است. مان در شیکاگو در یک خانواده یهودی خواربار فروش به دنیا آمد. پدرش یک مهاجر اوکراینی بود که در جنگ جهانی دوم مانند سربازی کهنه کار خدمت کرد. مادرش متعلق به یک خانواده محلی شیکاگویی بود. مان رابطه نزدیکی با پدر و پدربزرگش داشت. او در نزدیکی هامبولت پارک بزرگ شده و نوجوانی خود را با کار در موزیک بلوز شیکاگو گذرانده است. او در دانشگاه ویسکانسین-مدیسن زبان انگلیسی خواند و به تاریخ، فلسفه و معماری علاقه مند بود. درهمین دوران بود که برای اولین بار فیلمی از استنلی کوبریک به نام دکتر استرنج لاو (۱۹۶۴) را تماشا کرد و عاشق فیلم شد. در مصاحبه اخیر هفته نامه لس آنجلس، او در توضیح اثر این فیلم بر خودش گفت: «این فیلم به تمام فیلمسازان هم نسل من میگوید که شما می توانید سبک منحصر به فرد خودتان را در حد کمال پرورش دهید و فیلم های مستقلی داشته باشید که به طور همزمان مورد توجه تماشاگران زیادی قرار خواهد گرفت. به عبارت دیگر اگر می خواهید در جریان اصلی صنعت فیلمسازی دنیا کار کنید، مجبور نیستید که فیلم «هفت عروس برای هفت برادر» (استنلی دانن- ۱۹۵۴) را بسازید یا مطیع سیستم فیلمسازی نیچه ای موجود شوید.این همان چیزی است که کوبریک قصد داشت به ما بفهماند.»
هانکه در مارس ۱۹۴۲ در مونیخ زاده شد. در رشتههای فلسفه، روانشناسی و تئاتر در وین تحصیل کرده و از ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۰ به عنوان نمایشنامهنویس در زودوستفونک کار کرده و از ۱۹۷۰ با نوشتن و کارگردانی فیلم تلویزیونی بعد از لیورپول وارد دنیای فیلمسازی شد. هانکه همزمان در تئاترهای اشتوتگارت، دوسلدورف، فرانکفورت، هامبورگ مونیخ، برلین و وین نمایشهای متعددی روی صحنه برده و در فاصله ساخت فیلمهایش به تدریس در آکادمی فیلم وین نیز پرداختهاست. او تا کنون فیلمهایی به زبانهای آلمانی، فرانسوی و انگلیسی ساختهاست. فیلمهای او اغلب مشکلات جامعه مدرن را به تصویر میکشد
هایائو میازاکی (متولد ۵ ژانویه ۱۹۴۱ در توکیو) کارگردان معروف ژاپنی آثار پویانمایی است. وی علاوه بر کارگردانی، طراح، گرافیست، فیلمنامهنویس و تهیهکننده فیلمهای پویانمایی است. او در پروسه ای که بیش از پنجاه سال به طول انجامید، تحسین بینالمللی را به عنوان آفریننده ی فیلم های انیمیشن بدست آورد و به همراه ایسائو تاکاهاتا ، استودیو انیمیشن و فیلم Ghibli را بنا نهاد. موفقیت های میازاکی در حد انیماتور والت دیزنی نیک پارک و کارگردان آمریکایی، Robert Zemeckis است. او در Bunkyō واقع در توکیو متولد شد ، میازاکی انیمیشن حرفه ای خود را در سال 1961 زمانی که به Toei انیمیشن پیوست آغاز کرد. در آنجا، میازاکی به عنوان هنرمند طراح In-Between برای انیمیشن سفرهای گالیور فراتر از ماه کار می کرد و در این فیلم ایده های خود را در فیلم گنجاند و بدین صورت پایان فیلم را رقم زد. او درآن دهه به کار در نقش های مختلف در صنعت انیمیشن ادامه داد تا زمانی که قدرت کارگردانی اولین فیلم برجسته خود لوپین III: قلعه Cagliostro که در سال 1979 منتشر شد را پیدا کرد. پس از موفقیت فیلم بعدی او ( Nausicaä از دره باد) او به همراه ایسائو تاکاهاتا استودیو Ghibli بنا نهاد. از آن به بعد(تا زمان بازنشستگی موقت خود در سال 1997 پس از ساخت شاهزاده مونونوکه) او تولید بسیاری از فیلم های برجسته را بر عهده گرفت .
وودی آلن با نام اصلی Allen Stewart Konigsberg اول دسامبر سال ۱۹۳۵ در بروکلین- نیویورک در یک خانوادهٔ یهودی متولد شد. او هشت سال از دوران کودکی اش را در مدرسه یهودیان سپری کرد، پس از آن در دبیرستانی به نام Midwood به تحصیلاتش ادامه داد. در آن زمان موهای قرمز رنگ او باعث شده بود تا در بین دوستان و هم کلاسیهایش به «قرمز» معروف شود. آلن با هدف کسب درآمد، به نوشتن قطعات طنز و فروش آنها همت گمارد، این فطعات در ستونهای طنز روزنامهها به چاپ میرسید. پس از آن در سال ۱۹۵۳ در دانشگاه سینمایی نیویورک ثبت نام نمود و بلافاصله در دورهای به نام «تولیدات سینمایی» مردود شده مجبور به ترک دانشگاه شد. از آن پس به مدت دو سال با دستمزدی معادل هفتهای ۲۰ دلار، به نویسندگی برای کمدینی به نام دیوید آلبر (David Alber) مشغول بود. سپس وارد تلویزیون شد و به نوشتن متون برنامههای تلویزیونی پرداخت. آلن از نوجوانی نواختن کلارینت را آغاز کرد، با ورود به برنامههای تلویزیونی، او اسم کوچک وودی هرمن نوازنده مشهور کلارینت را بر خود نهاد. آلن به مدت پنج سال در تلویزیون به فعالیت پرداخت و در نهایت تصمیم گرفت استعدادش را در زمینه بازیگری نیز امتحان کند. اولین حضور او در مقام بازیگر در سال ۱۹۶۰ در کلوپی در منهتن بود. شخصیت کمدی متفاوت و خلاق او به سرعت نگاهها را به سوی او معطوف کرد. در سال ۱۹۶۳ او به عنوان مهمان در اغلب برنامههای گفتگوی تلویزیونی ظاهر میشد. از میان آلبومهایش میتوان به Nightclub Years ۱۹۶۴-۱۹۶۸ و Stand-Up Comic: ۱۹۶۴-۱۹۶۸ اشاره کرد. در آلبوم Stand-Up Comic وودی آلن یکی از بهترین کارهایش را ارائه کردهاست، او تجربه پنج سال کار در تلویزیون را با فعالیت هاش در برنامههای طنز به هم آمیخت و در یک محصول گرد آورد. توازن و اعتماد موجود در صدایش به زیبایی با شنونده ارتباط برقرار میکند. این آلبوم چکیده فعالیتهای او بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۶۹ است . عصبی بودن به عنوان مشخصه دائمی این شخصیت در جای جای سخنانش قابل لمس است. نخسیتین فیلمنامه او تازه چه خبر، پیشی بود. نخستین فیلمی که کارگردانی کرد چه خبرها، سوسن پلنگی بود، که در اصل فیلمی ژاپنی بود که فقط آن را با گفتار خندهآوری دوبله کرد. نخستین فیلمی که به معنای رایج کارگردانی کرد پولو بردار و در رو بود. بعد در فیلم دوباره بزنش، سام بازی کرد. در ۱۹۷۷ با تولید و بازی در آنی هال دوره تازه و مهمی در کار خود را آغاز کرد.
ویلیام وایلر(۱ ژوئیه ۱۹۰۲ - ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۱) کارگردان آمریکایی-آلمانی دوران طلایی هالیوود است.وایلر با سه اسکار بهترین کارگردانی همراه با فرانک کاپرا و پس از جان فورد (با چهار اسکار کارگردانی) جزء رکوردداران است. او با ۱۲ بار نامزدی اسکار بهترین کارگردانی رکورددار بیشترین نامزدی در این رشته است. او جایزهٔ اسکار بهترین کارگردانی را در سالهای ۱۹۴۲ برای فیلم خانم مینیور، ۱۹۴۶ برای فیلم بهترین سالهای زندگی ما و ۱۹۵۹ برای فیلم بن هور بهدست آورد. وی همچنین با کارگردانی ۳۱ بازیگر مختلف در نقشهایی که منجر به نامزدی اسکار شده با سیزده برد رکورد دار است.وایلر همچنین در سال ۱۹۵۷ برنده نخل طلای جشنواره فیلم کن را برای فیلم ترغیب دوستانه شد.