سریال کاستل Castle هشت فصل کامل

 

 

سریال Castle از تاریخ 9 مارس 2009 به عنوان یکی از سریالهای بهاری شبکه abc بر روی انتن رفت موضوع سریال درباره نویسنده ای با نام ریچارد(ریک)کستل هست که در آغاز سریال نشون داده میشه به بحران خلاقیت خورده و شخصیت اصلی داستانهاش رو در آخرین کتابش کشته و در حال حاضر موضوع خاصی رو برای نوشتن نداره و این امر باعث شده از سمت کارگزارش(همسر سابقش)به شدت تحت فشار باشه تا یه سری اتفاق می افته .... در اینجا شخصیت اصلی دیگه سریال یعنی کیت بکت وارد میشه کیت که از کارآگاهان پلیس نیویورک هست به دلایلی مجبور به همکاری با کستل میشه
قتلی بر اساس یکی از کتابهای کستل به وقوع پیوسته و قاتل دقیقا جنایتهای کتاب رو تکرار کرده پلیس به همین خاطر مجبور به همکاری با کستل میشه بعد از حل پرونده هم به دلیلی که ریک از بکت خوشش اومده می خواد برای کتاب بعدیش از شخصیتش استفاده کنه سعی در موندن تو ایستگاه پلیس رو می کنه و چون اشناهای زیادی تو شهر داره من جمله شهردار پلیس مجبور به همکاری با کستل میشه و ریک در تمامی پرونده های کیت حضور داره و داستانی رو هم بر اساس کیت بکت می نوسه با شخصیت نیکی هیت اولین نکته در سریال بازی های خوب بازیگرانش هست نیتن فیلون و استینا کتیک در نقش های کستل و بکت عالی هستن بازیگران فرعی هم در نقش های خودشون هر چند کلیشه ای هستند اما بازی خوبی رو ارائه میدن به خصوص سوزان سالیوان در نقش مادر کستل مارتا که هر وقت به صحنه میاد قاب رو از آن خودش می کنه کستل و بکت تمام مدت مشغول تیکه پرونی به هم هستن مثل کارد و پنیر می مونن پشت سر هم با هم دیالوگ های پینگ پونگی دارن و دارن با هم یکی به دو می کنن شیمی عالی بین کستل و بکت باعث شده که بیننده از رابطه این دو خسته نشه شاید اگه به جای این تیکه انداختن ها دوست داشتن بینشون بود بیننده خسته از رابطه ای کلیشه ای میشد و سریال رو پس میزد
سریال به ذات نویسنده بودن کستل پر از اشارات به داستانهای پلیسی جنایی هست اشاراتی به هلمز پوآرو مگره پاتریشا های اسمیت و هم چنین پر از اشاره به فیلم های سینمایی یکی از نکات جذاب سریال اینه که کستل رو به عنوان شرلوک هلمز و دانای کل نمی بینه کستل یه نویسنده است و به جنایتها همچون داستان نگاه می کنه و همیشه دنبال داستان هست نه دنبال روانکاوی شخصیت هست نه تئوری هایی درباره زوایای پنهان شخصیت ها میده کستل نظریاتی از قبیل اینکه طرف رو زامبی کشته طرف رو آدم فضایی ها کشتن و این چنین نظراتی به کمک بکت میاد داستان درسته در ژانر معمایی رمزآلود طبقه بندی میشه اما پر از نکات طنز هست کستل در عین اینکه پدر خوبیه خانم بازی های خودش رو داره عاشق بکت هست اما نمی تونه این رو بگه دیوونگی های خودش رو داره عاشق بازی هست عاشق اسباب بازی های پیشرفته درسته سریال نکات ضعفی هم داره بعضی قسمتها قاتل به طرز عجیبی پیدا میشه و اصلا با منطق روایی داستان جور نیست اما میشه به ذات اینکه در هر 40 دقیقه باید داستان تموم بشه این ایراد رو ازش گذشت یه نکته خوب دیگه ای که داره نحوه کشتن آدم هاست واقعا قتل های عجیبی در داستان اتفاق می افته که تا حالا نظیرش رو ندیدم کی پیرزنهای پولدار رو میکشه بعد استخوونهاشون رو میشکونه و تو گاو صندوق خودشون جاشون میده؟؟؟
سریال آمار بیننده هاش رو با 8.5 میلیون نفر شروع کرد همگان انتظار دیدن تقلیدی دوباره از CSI و یا Criminal minds رو داشتن اما بعد از گذشت یه قسمت متوجه شدن کستل تفاوتی با اونا داره و اون ذات طنز شخصیت کستل و خب بالطبع سریال هست بعد از نمایش موفقیت امیز فصل یک شبکه abc سریال رو در روزهای دوشنبه نگه داشت در برابر سریالهایی که اون روز می اومدن مانند CSi گاسیپ گرل هاوس و ... سریال به روند صعودی آمار بیننده خودش ادامه داد در حال حاضر بیشتر میزان بیننده برای قسمت 17-18 سریال بود با حدود 15 میلیون بیننده که شبکه پس از این موفقیت خبر از ساخته شدن فصل سوم و تایید فصل دوم در 24 قسمت رو داد .

در کل سریال کستل سریال سرگرم کننده ای هست و به دلیل داشتن صحنه های کمیک برای بیننده خسته کننده نمیشه اشارات ظریف سینمایی هم حکم یه نسیم خنک در گرما رو برای دوستداران سینما و تلویزیون داره .